سالیانی هست از عشق تو تب دارم هنوز
نام زیبای تو را بر روی لب دارم هنوز
ذره ای از تربتت را زیر لب بگذاشتم
بعد از آن در کام خود طعم رطب دارم هنوز
عهد کردم تا فقط با تربتت خوانم نماز
این روال کهنه را هر روز و شب دارم هنوز
رو به قبله میکنم هر صبح, این کارم شده
دست بر سینه, به تو عرض ادب دارم هنوز
روضه و سینه زنی گردیده کار هر شبم
گریه بر داغ تو را چون مشق شب, دارم هنوز
بار آخر, زیر قبه, هست یادت حاجتم؟
یک شب جمعه حرم, از تو طلب دارم هنوز
ميلاد الياسوند